۱۳۹۰ مرداد ۴, سهشنبه
Confusion
بحث «ترجیح بلامرجح»، قصه غریبی است که متکلمان، هم در مسأله علیت و هم خصوصاً در مسأله اراده مطرح کرده اند و آن، اين که مرجحات ارادی چیست؟ چنان که می دانید؛ اشاعره به صراحت بر این نکته قایلند که ترجیح بلامرجح جايز است. یکی مثال های مشهور آن ها این است كه اگر کسی در حال فرار از چنگ گرگ یا از دست دزد یا آدم کشی باشد و ناگهان به یک دوراهی برسد و بالاخره وارد یکی از راه ها شود؛ در این جا ترجیحی وجود نداشته است و آن فرد می توانست وارد راه دیگر شود. کسی که تشنه است و دو قدح آب در پیش رو دارد، یکی را برمی دارد و می نوشد. این همان مثال "ژان بوریدان" است که "اینشتین" هم به آن اشاره دارد. اينشتین، هم به ریاضیات علاقه بسیار داشت و هم به فیزیک. او در شرح حال خود گفته است که برای این که مانند خر "ژان بوریدان" سرگردان نشوم، بالاخره فیزیک را انتخاب کردم.
ژان بوریدان، یکی از متکلمان قرون وسطاست که در باب ترجیح بلا مرجح، مثال خیلی جالبی دارد. او می گوید: اگر خر گرسنه ای را در وسط قرار دهید و به فاصله مساوی در دو طرفش، یونجه بگذارید؛ این حیوان در میان یونجه ها از گرسنگی خواهد مرد. زیرا به هر طرف که برود، خواهیم گفت چرا به طرف دیگر نرفتی؟ از آن جا كه ترجیح بلامرجح باطل است، بنابراین حیوان از گرسنگی خواهد مرد.
یکی از دوستان می گفت که ترجیح بلامرجح حرام است. حال چه حرام و چه باطل، قصه این گونه است که گفته شد
http://www.drsoroush.com/Persian/By_DrSoroush/P-CMB-13830709-Speech-Qom.html
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر