بعد ازمراسم جایزه ساخاروف، چند جایی در فضایی مجازی با واکنش هایی تند نسبت به نطق پیش از جایزه خانم عبادی مواجه شدم که چرا عبادی علیه تحریم های اتحادیه اروپا حرفی نزده و حتی خواستار تشدید تحریم ها هم شده است! به دور از انصاف می باشد که متنی را کامل نخوانده ، در موردش اظهار نظر کنیم . امروز در سایت روز آنلاین، ترجمه مصاحبه شیرین عبادی با روزنامه لوموند را دیدم که به موضع ایشان در قبال تحریم ها می پرداخت .نه تنها به مانند همیشه به صراحت از تحریم ها انتقاد کرده و آن را تنها به ضرر مردم ایران دانسته ، بلکه خواهان تشدید آن دسته از تحریم هایی شده است که مستقیما سران ناقض حقوق بشرایران را هدف قرار می دهد . چند نمونه از این نوع تحریم ها در این مقاله ذکر شده است . امیدوارم روزی در جامعه روشنفکری اقلا به درجه ای برسیم که نخوانده، اظهار نظر نکنیم
گزارش
سه شنبه ۱۹ دى ۱۳۹۱
شیرین عبادی در مصاحبه با لوموند:
تحریم ها باید هوشمندانه باشند
کریستوف ایاد
شیرین عبادی، برنده صلح نوبل و مدافع حقوق بشر، که از ژوئن ۲۰۰۹ در انگلستان سکونت دارد، در مصاحبه ای با روزنامه لوموند به سؤالاتی درخصوص تأثیر تحریم های غربی و انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ۲۰۱۳ پاسخ داده است. این مصاحبه را می خوانید.
همان طور که می دانید اقتصاد ایران در بحران است. آیا به عقیده شما تحریم های اقتصادی و مالی کشورهای غربی به ثمر خواهند نشست؟ آیا این تحریم ها جمهوری اسلامی را از ادامه برنامه هسته ای اش باز خواهند داشت؟
بی شک این تحریم ها به شکل قابل توجهی اقتصاد ایران را تضعیف ساخته، ولی نتوانسته به سیاست های حکومت جمهوری اسلامی خاتمه دهد. متأسفانه مردم از اثرات این تحریم ها رنج می برند. من همیشه گفته ام که تحریم ها باید هوشمندانه باشند: درواقع تحریم ها باید دولتمردان ایران را نشانه بگیرند، نه مردم ایران را. در همین راستا من بارها و بارها از اتحادیه اروپا خواسته ام که دسترسی سران جمهوری اسلامی به ماهواره های اروپایی را ممنوع کند. زیرا حکومت از آنها برای انتشار تبلیغاتش در مورد شبکه های تلویزیونی و رادیویی خود به زبان فارسی و ۱۵ زبان دیگر استفاده می کند. این شبکه ها نفرت علیه یهودیان و بهایی ها و همچنین اقلیت های قومی مانند بلوچ ها را ترویج می دهند.
این شبکه ها اعترافات زندانیان سیاسی را که تحت شکنجه گرفته شده پخش می کنند. ازطرف دیگر، حکومت ایران در تلویزیون های فارسی زبانی که از خارج از کشور پخش می شوند پارازیت ایجاد می کند. زمانی که یک حکومت بر نقض قانون مصر است، چرا باید امکان استفاده از فن آوری های جدید را به نفع اش ایجاد کرد؟ این نمونه ای از تحریم های هدفمند است که هنوز به مرحله اجرا در نیامده. من از دولت فرانسه می خواهم که شرکت یوتل ست را به فسخ قراردادش با ایران مجبور کند. این شرکت که یک سوم آن متعلق به دولت فرانسه است، تاکنون بجای مسایل مربوط به حقوق بشر تنها به فکر منافع اقتصادی خود بوده.
آیا شما نگران آن نیستید که مسایل حقوق بشر در مذاکرات هسته ای احتمالی به باد فراموشی سپرده شوند؟
سال هاست که مسایل هسته ای بر نقض حقوق بشر ازسوی جمهوری اسلامی سایه افکنده. من این سؤال را از مذاکره کنندگان گروه ۵+۱، دولت هایشان و مردم شان می پرسم: اگر فردا حکومت ایران توقف غنی سازی اورانیوم را بپذیرد و به طور کامل با آژانس اتمی همکاری کند، آیا شما دست خود را به حکومتی که زنان را سنگسار می کند، نوجوانان را زندانی می کند و بلاگرها را زیر شکنجه می کشد، دراز خواهید کرد؟ من از کشورهای اروپایی می خواهم که فقط به منافع اقتصادی خود فکر نکنند، بلکه به فکر امنیت مردم ایران نیز باشند.
تظاهرات ژوئن ۲۰۰۹ ثابت کرد که مردم ایران خواستار تغییرات هستند. سه میلیون ایرانی بدون هیچ هماهنگی قبلی به خیابان ها آمدند تا نارضایتی خود را نشان دهند. مردم در سکوت راهپیمایی کردند و تنها یک شعار را بر زبان آوردند: "رأی من کجاست؟" حتی یک شیشه هم نشکست. جنبش سبز به کل جهان نشان داد که مردم ایران تا چه حد متمدن و صلح جو هستند. متأسفانه در آن روز به روی مردم شلیک کردند. بسیاری دستگیر شدند، شکنجه شدند و به حبس های سنگین محکوم شدند. این جنبش پرده از ماهیت واقعی حکومت جمهوری اسلامی برداشت.
ولی از آن تاریخ تاکنون بسیاری از مخالفان، ازجمله شما، ایران را ترک کرده اند.
ما حتی اگر خارج از ایران باشیم، به مبارزه خود برای دموکراسی و حقوق بشر ادامه می دهیم. دراین زمینه، گردهمایی ها و نشست هایی در خارج از کشور برگزار شده و می شود. شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و توئیتر نیز به خوبی فعال اند. آنهایی که از ایران رفته اند، ایران را ترک نکرده اند. آنها از ایران رفته اند تا بهتر بتوانند برای آزادی ایران گام بردارند.
آیا ممکن است ایرانیان خارج از کشور باعث ایجاد تحول در ایران شوند؟
اینکه چند میلیون ایرانی خارج از کشور بخواهند حکومت را سرنگون کنند بیشتر به مانند شوخی است. بی شک تغییرات باید توسط ۷۵ میلیون ایرانی ای که در داخل کشور زندگی می کنند ایجاد شود.
انتخابات ریاست جمهوری در ژوئن ۲۰۱۳ برگزار خواهد شد. آیا فکر می کنید شرایط متشنج خواهد شد؟
مردم ایران دیگر به انتخابات اعتقادی ندارند. انتخابات سال ۲۰۰۹ نشان داد که ایجاد تغییر در ایران ازطریق صندوق های رأی امکان پذیر نیست. قانون انتخابات نیز به شکلی طراحی شده تا تعداد بسیار کمی از نامزدها تأیید صلاحیت شوند: درواقع فقط صلاحیت کسانی تأیید می شود که دستگاه های اطلاعاتی رهبر انقلاب به وفاداری آنها اطمینان کامل دارند. مردم عادی در انتخابات شرکت نخواهند کرد، زیرا این فقط یک انتخابات نمایشی است. البته تنش میان طرفداران محمود احمدی نژاد و دیگر جناح های محافظه کار نیز محتمل است.
منبع: لوموند، ۵ ژانویه
--------------------------------------------------------------------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر