۱۳۹۳ مهر ۱۶, چهارشنبه

My Interview with ‪‎Hadi‬ ‪Khorsandi‬ on his latest show "The Trial of ‪Shirin Ebadi's Sister"


درباره "دادگاه خواهر شيرين عبادى" در گفت و گو با هادى خرسندى



هادى خرسندى مركز حاميان حقوق بشر، نرگس توسليان : ” دادگاه خواهر شیرین عبادی” نام کار تازه هادی خرسندی است که با عنوان «نمایشی نیمچه مستند» همراه با پروانه سلطانی به صحنه آورده است. اولین اجرای این تئاتر روز جمعه ١٢ سپتامبر در سالن کنزینگتون لندن برگزار شد و به گفته خرسندی به زودی در شهرهای دیگر 
 دنیا نیز اجراهایی خواهد داشت. با هادی خرسندی در مورد اثر تازه اش گفت و گویی داشتم.

hadi3 (1)


آقای خرسندی چه شد که اصلا به فکر نوشتن و اجرای چنین نمایشی افتادید؟

از چند سال پیش که اطلاعیه خانم عبادی (مبنی بر دستگیری و به نوعی گروگان گیری خواهرشان) را خواندم فکر کردم که این خبر خودش – به خودی خود – مضحک و خنده داراست که یک نفر جایزه نوبل بگیرد و بعد به خواهرش بگویند که تو چرا خانه ات چسبیده به خانه خواهرت است و چرا خواهرت جایزه نوبل گرفته است. فکر کردم که آیا طی این همه سال تا به حال برای نوبلیست دیگری این اتفاق افتاده است که حاکمان کشورش نه تنها به وجودش افتخار نکنند بلکه وی را فراری دهند و سپس همسرش را آزار دهند و خواهرش را به دادگاه بکشانند و محاکمه کنند. خود این قضیه برای من طنزآمیز بود. مخصوصا این که پای جایزه نوبل هم در میان بود. یعنی مثلا اگر فرض کنید که یک بقالی خارج از کشور بود و بعد خواهر یا برادرش را آزار می دادند – که بسیاری از این اتفاقات هم افتاده است – آن اهمیت را نداشت که با برنده جایزه نوبل این کار را کنند و آن هم نوبل صلح. یعنی مثلا اگر نوبل فیزیک بود باز این مساله این قدر طنزآمیز نمی شد. این قضیه از آن زمان در ذهنم بود.


این خبر کم کم لابه لای خبرهای مختلفی که طی سال ها می رسید گم می شد و شاید جز در زندگی خواهر خانم عبادی و خودش دیگر انعکاسی پیدا نمی کرد. من خواستم با این نمایش این خبر را زنده کنم. در ضمن این قضیه به ما نشان می دهد که وقتی که با آدم سرشناسی با آن اهمیت جهانی چنین رفتاری می کنند دیگر با خانواده آن دانشجو، مجاهد، کمونیست و بهایی و یهودی … که دستشان به او نمی رسد چه می کنند و ما خبردار نمی شویم. در حقیقت شیرین عبادی با این افشاگری خدمت بزرگی کرد و ما را نسبت به خبرهایی که خیلی وقتها به گوشمان نمی رسد آگاه ساخت. به عبارتی این افشاگری خود نشان می دهد که خیلی وقتها آدم های دیگری که صدایشان را نمی شنویم هم قربانی چنین بلاهایی می شوند.


نمایش را شما کارگردانی کردید؟
 
من البته کارگردان نیستم و کارگردانی نمی دانم ولی در این مورد پرسیدم و آموختم و یاری گرفتم به ویژه از راهنمائی آقای ابراهیم مکی که در پاریس هستند و استاد ما هستند بهره مند شدم. یادتان باشد که من حدود پانصد بار با هنرمند بزرگی مثل پرویز صیاد بر صحنه بوده ام. ضمناَ وقتی متن را می نوشتم تا قدری کارگردانی شده نوشتم و چون خودم هم آن را بازی می کردم خیلی سخت نبود که آن ظرافت های لازم را در بیاورم.




اگر ممکن است راجع به نقش آفرین مقابلتان، خانم پروانه سلطانی هم توضیح دهید.
 
پروانه سلطانی درس بازیگری خوانده و در لندن زندگی می کند. تا به حال چندین نمایش نامه را خودش نوشته و کار کرده، با کارگردان های مختلف از جمله جنتی عطائی و حسین افصحی همکاری داشته و چندین نمایش نامه را هم از داریو فو، نمایش نامه نویس معروف ایتالیایی روی صحنه آورده است. بانویی است هوشمند و بسیار سازگار با شرایط کار و هنرمندی است که با حضورش نمایش ما را جان داده است.



آیا نمایش به غیر از لندن در شهرهای دیگر هم اجرا خواهد داشت؟

hadi2

بله، این نوع نمایش، تئاتر دربه در است و قرار است در شهرهای مختلف اجرا داشته باشیم. هم اکنون ما از شهرهایی در آلمان و هلند و استکهلم دعوت هائی داریم و چون اولین دعوت از سوی آقای مسعود والا و «بنیاد ایرانی در حرکت» رسیده به نظر می رسد بعد از اجرای مجددی که سوم اکتبر در لندن خواهیم داشت، به هلند برویم و شهرهای آمستردام و روتردام و دنهاخ را بمباران کنیم. (با بمب خنده البته!) آرزوی ما اجرای نمایش در کشور خودمان است که شهر به شهر و استان به استان برویم و دادگاه محاکمه خواهر شیرین عبادی را تشکیل بدهیم و عدالت را اجرا کنیم!


در این نمایش «بنیاد تولید و صدور امامزاده» هم برای اولین بار پیدایش میشود! این بنیاد نوظهور از کجا آمده است؟

این نمایش همراه با زیر سوال بردن دستگاه قضائی کشور، به اشاعه و ترویج خرافات هم توجه دارد و این دو مبحث به طور موازی در نمایش پیش می رود. به هر حال اگر جمهوری اسلامی نخواهد که سهمی از نوبل خانم عبادی ببرد، من به عنوان یک ایرانی همان قدر که در دل و جان خودم سهمی بردم از اسکاری که اصغر فرهادی گرفت و از افتخاری که شهره آغداشلو کسب کرد، این نمایش هم سهم من و پروانه سلطانی و تماشاچیان ما است از نوبل خانم شیرین عبادی، ضمن این که افتخارش برای همه ایرانیان محفوظ است. امیدوارم که جمهوری اسلامی از نمایش ما عبرت بگیرد نه تنها به اذیت و آزار بستگان افراد خاتمه دهد که خود افراد را هم دیگر آزار ندهد و از مملکت خودشان فراری ندهد. از اشاعه خرافات و تولید امامزاده های قلابی هم دست بردارد، وگرنه ما متوجه میشویم که این رژیم تئاترهم نمی فهمد!!
در ضمن همین جا مراتب همدلی و همدردی پروانه و خودم را با خانم نوشین عبادی اعلام می کنم و امیدوارم توانسته باشیم گوشه ای از ناگواری هائی که بر ایشان رفته است، نشان بدهیم. این را هم بگویم که حضور خانم شیرین عبادی در اولین اجرای این نمایش باعث افتخار و دلگرمی ما بود.

http://cshr.org.uk/human-rights-portal/news/2712

هیچ نظری موجود نیست: