پنجشنبه 05 فوریه 2015
نرگس توسلیان
"کمیسیون عفو و آشتی ملی میراث ماندلا است. ایران ماندلا ندارد."
هفته
گذشته یوجین دی کوک، یکی از رهبران شناخته شده جوخه مرگ در دوران آپارتاید،
پس از تحمل ۲۰ سال زندان حکم عفو دریافت کرد. او طبق اعترافاتش، در دوران
آپارتاید مرتکب بیش از صد قتل و شکنجه با هدف مقابله با مخالفان دولت شده
بود. او که ملقب به «شر ازلی» شده بود، سال ۱۹۹۶ به دلیل این جنایات، دو
بار به حبس ابد و ۲۱۲ سال زندان محکوم شد اما در نهایت هفته گذشته به گفته
وزیر دادگستری آفریقای جنوبی به دلیل "تحکیم وحدت ملی" آزاد شد. وزیر
دادگستری آفریقای جنوبی اعلام کرده زمان و مکان آزادی یوجین دی کوک افشا
نخواهد شد.
آیا عدم افشا زمان و مکان آزادی دی کوک به این دلیل است که مردم آفریقای جنوبی مخالف عفو وی هستند؟ عفو او بر چه مبنایی انجام گرفت؟ این سوال ها را با مهرانگیز کار، حقوقدان که در زمینه عملکرد کمیسیون های حقیقت و آشتی ملی در آفریقای جنوبی تحقیقاتی انجام داده و کتابی نیز در این زمینه منتشر کرده است، مطرح کردم.
مهرانگیز کار معتقد است برای پیدا کردن مبنای عفو دی کوک ، باید ابتدا روند تاریخی گذار مسالمت آمیز از آپارتاید به قانون اساسی دموکراتیک و تاریخ چگونگی شکل گیری مذاکرات رژیم سفید پوست آپارتاید با رهبر جنبش ضد آپارتاید و کنگره ملی آفریقا را مطالعه کرد. به گمان وی قطعا دلائل سیاسی و استراتژیکی که زیر بنای ایجاد کمیسیون حقیقت و آشتی در سال ۱۹۹۵ بود، در تصمیم اخیر دادگستری آفریقای جنوبی نسبت به آزادی فرمانده جوخه مرگ که مدت ۲۰ سال زندانی بود، دخالت دارد. کار با تاکید بر این که یکی از لوازم گذار به نظام دموکراتیک، الغای مجازات اعدام است، می گوید "بنابراین نسبت به عفو بسیاری از جنایتکاران که در کمیسیون حقیقت و آشتی اتفاق افتاد، این اقدام چندان عجیب نبود.»
کار در مورد استراتژی "عفو به جای انتقام" و دلیل اتخاذ این سیاست توسط ماندلا می گوید: "این یک استراتژی سیاسی بود که نلسون ماندلا در مقطع تاریخی خاصی آن را مقید به شرایط خاصی انتخاب کرد. به گفته خودش در زمانی که به مذاکره تن داد، به این تشخیص رسیده بود که ابزار مبارزه باید متناسب با شرایط مبارزه انتخاب شود. او که مبارزات خشونت بار را سال ها از بیرون و درون زندان رهبری می کرد، در یک لحظه تاریخی به تداوم مبارزه، اما بدون خشونت دستور داد. به این باور رسیده بود که وقتی رژیم آپارتاید دست مذاکره دراز کرده است، رفتار صلح آمیز به جای یک سلاح برنده بهتر کار می کند. تداوم خشونت، با ذات و طبیعت مذاکره همخوانی ندارد و انسجام ملی پس از آن را به خطر می اندازد. به عبارت دیگر او و همفکرانش به این نتیجه رسیده بودند که مهمترین دستاورد گذار که قانون اساسی دموکراتیک است در امواج انتقامجوئی سیاه از سفید به کلی متلاشی می شود.»
به گفته کار، « رهبران گذار مسالمت آمیز بر این نظر پایبند بودند که قوه قضائیه در یک نظام دموکراتیک اگر در جریان گذار، محل انتقامجوئی شود، نمی تواند استقلال داشته باشد. در این صورت قوه قضائیه به نام گذار و انقلاب، فقط کشتار را توجیه می کند و تبدیل به مکانی امن برای جنایتکارانی خواهد شد که چیزی از استقلال برای قوه قضائیه باقی نخواهند گذاشت."
مهر انگیز کار ریشه تصمیم کمیسیون عفو و آشتی ملی را میراث سیاسی نلسون ماندلا دانسته و معتقد است که هرچند نظام مبتنی بر قانون اساسی دموکراتیک که اکثریت سیاه پوست در آن رای می دهند و زمامداری می کنند، نظامی فاسد است و نتوانسته است از نظر اقتصادی به توده های محروم این کشور، رفاه و آسایش و امنیت دهد اما این ضعف و فساد مدیریتی حاکم بر نظام سیاسی موجود چیزی از اهمیت تاریخی رهبری خردمندانه نلسون ماندلا و همراهانش نمی کاهد.
زیرا به اعتقاد وی "ماندلا با توجه به تمامی جوانب شرایط داخلی و بین المللی و به بهای تحمل ۲۷ سال زندان، پیروزی بر آپارتاید را با شیوه های بی خشونت در تاریخ تحولات خونبار سیاسی جهان همچون یک استثنا بر قاعده ثبت کرد. او برای حفظ انسجام ملی پس از گذار دغدغه خاطر داشت و نمی خواست گذار را به خون آلوده کند و قوه قضائیه بر آمده از قانون اساسی دموکراتیک را جولانگاه انتقامجوئی باندها و دستجاتی نماید که به نام گذار، آدم می کشند و از نهادهای دموکراتیک بر آمده از گذار، باج خواهی می کنند. از طرفی مذاکرات با رژیم آپارتاید و جلب حمایت دولت های غربی موکول به آن بود که اطمینان خاطری داشته باشند که پیروزی با حداقل هزینه برای سفیدها ممکن می شود. کنگره ملی آفریقا در دوران تبعید با این نگرانی دولت های غربی به خوبی آشنا شده بود. بنابراین فقط با یک مدیریت اعجازگر، گذار با حداقل هزینه ممکن می شد.»
کار درباره شخصیت ماندلا می گوید: « ماندلا سابقه مبارزاتی طولانی داشت و حتی در زندان زبان سفیدهای آفریقای جنوبی را آموخته بود، در این مرحله از تاریخ، نقشی بی نظیر بازی کرد و ادبیاتی به جهان پیشکش کرد که تحت عنوان گذار مسالمت آمیز به نام او ثبت شد. مهار خشم تاریخی اکثریت سیاه پوست بیش از ۹۰ درصدی جمعیت، کار آسانی نبود و جهان این تجربه درخشان را مدیون او و همکاران و همفکرانش است.»
مهر انگیز کار در مورد بازتاب اجتماعی حکم دی کوک و این که چرا به نظر وی زمان و محل عفو وی افشا نخواهد شد، می گوید: "اکثریت در جامعه آفریقای جنوبی به شدت درگیر مشکلات اولیه معیشتی است. هنوز مسکن مناسب ندارد. آموزش و پرورش مناسب ندارد. بیکاری بیداد می کند. ناامنی بیداد می کند. در این شرایط آنها معتقدند این بار در دام یک حکومت همرنگ خودشان که آپارتاید اقتصادی را پاسداری می کنند، افتاده اند. مردم ظرفیت مبارزاتی خود را در یک نبرد بزرگ و تاریخی از کف داده اند. گروه های رادیکال به هر حال زیر پوست آفریقای جنوبی حضور دارند. حتما وزیر دادگستری و کل حاکمیت امروز از یک رویداد انتقامجویانه که منجر به شورش های ضد سفید بشود و نتوانند آن را کنترل کنند، به شدت می ترسند. این حاکمیت از حمایت غرب بهره مند است و مبادله مالی و دانشگاهی با غرب دارد. غرب به امنیت سفیدها و مصونیت آنها از خطرات جانی و مالی بسیار اهمیت می دهد. از ابتدا هم کنگره ملی در تبعید آفریقا که فرصت نشست و برخاست با مدیران سیاسی غرب را به دست آورده بود، حفظ امنیت جانی و مالی سفیدها و گذار با کمترین هزینه را پیشنهاد می کرد و شاید حمایت غرب اساسا موکول به این درجه از اطمینان خاطر نسبت به اقلیت سفید بود که آفریقای جنوبی را پس از سالیان سال که در آن تجارت کرده و زیسته اند، سرزمین خود می دانند. دستگاه قضائی کشور البته از میزان نارضایتی اکثریت آگاه است و نمی خواهد پوسته امنیت خراش بردارد. از آن چه ممکن است در پی آن بیاید می ترسد."
این حقوقدان در مورد این که چرا در آن زمان دی کوک عفو نشده و در اختیار دادگستری و دادگاه قرار گرفت، می گوید "در مورد این شخص خاص اطلاعات دقیق ندارم. فقط یادآور می شوم که تعداد کمی از متهمان، اقرار به جنایات کرده اند، اما به رفتار خود وجاهت داده و اعلام داشته اند ضروری و در تناسب با نظام آپارتاید بوده. آنها حتی در حضور قربانیان و بازماندگان سوگوار، حاضر نشده اند از حمایت از آپارتاید دست بردارند و به آن وفادار باقی مانده اند. این پرونده ها را از کمیسیون به دادگاه های صالحه فرستاده اند و هنوز تعدادی از این خشونت ورزان در زندان به سر می برند. به احتمال زیاد آقای دی کوک باید یکی از جنایتکارانی باشد که ابراز ندامت نکرده است. بنابراین بخشش حساب و کتابی داشته است. فلسفه ای پشتوانه آن بوده. شفای خاطر و تسکین قربانیان و بازماندگان حاضر در جلسه، لحظه ای فراموش نشده است. وقتی شعاری به موضوع پرداخته می شود، تصوری به وجود می آید که گویا نلسون ماندلا مثل دیکتاتورهائی که می شناسیم فرمان عفو صادر کرده است. چنین نبوده. مکانیسم عفو، خردمندانه و همه جانبه انتخاب شده و فرصتی ایجاد کرده اند تا خشونت ورزان در برابر خشونت دیده ها و خانواده های سوگوار آنان وجدان شان بیدار بشود. آنها که رفتار خود را توجیه کرده اند با پرونده ای کامل به دادگاه ها اعزام شده اند و مسیر قضائی را پیموده اند. چوبه دار و جوخه های تیرباران در کار نبوده است. به زبان فرهنگ عامیانه ما خون را با خون نشسته اند. خون را با آب شسته اند."
مهر انگیز کار در مورد امکان و احتمال تشکیل چنین کمیته و روندی در ارتباط با ایران و به خصوص در مورد کشتارهای دهه شصت می گوید "عجالتا بوئی از رهبری خردمندانه از درون نظام حکومتی ایران به مشام نمی رسد و حکومت همچنان توجیه گر رفتارهای خشونت بار خود با منتقدین و مخالفان خود است و آن را ادامه می دهد. نمی توان پیش بینی کرد که ایران به چه سمتی می رود. ایران کشور رویدادهای غیرمنتظره است و مردم هم حکومت های خود را در لحظه ای که حکومت انتظارش را ندارد غافلگیر می کنند. ولی به نظر من نمی شود برای تحولات سیاسی در ایران، آفریقای جنوبی را الگو قرار داد. در هر کشور اگر قرار باشد گذار مسالمت آمیز صورت بگیرد، باید برنامه ریزی ها با شرایط آن کشور همخوانی داشته و دقیق طراحی شود. بعد از آن هم باید مکانیسم های قابل اجرا برای گذار از انتقامجوئی انتخاب شود. این خواسته، ابزار و لوازم و شرایطی می طلبد که من آن را در جبین ایران نمی بینم. امیدوارم اشتباه کنم. ما نه کنگره ملی داریم که درون و بیرون را به صورت هماهنگ به هم متصل کند و یک هدف مشترک مثل الغای آپارتاید را در دستور کار داشته باشد، نه نلسون ماندلائی داریم که از درون و بیرون زندان جنبش را رهبری کند و مورد تایید بیش از ۹۰ در صد از جمعیت کشور هم باشد و بسیاری دیگر از تفاوت ها که شرح آن این جا میسر نیست و تفاوت های مهمی است که بر شباهت های دو کشور می چربد.»
آیا عدم افشا زمان و مکان آزادی دی کوک به این دلیل است که مردم آفریقای جنوبی مخالف عفو وی هستند؟ عفو او بر چه مبنایی انجام گرفت؟ این سوال ها را با مهرانگیز کار، حقوقدان که در زمینه عملکرد کمیسیون های حقیقت و آشتی ملی در آفریقای جنوبی تحقیقاتی انجام داده و کتابی نیز در این زمینه منتشر کرده است، مطرح کردم.
مهرانگیز کار معتقد است برای پیدا کردن مبنای عفو دی کوک ، باید ابتدا روند تاریخی گذار مسالمت آمیز از آپارتاید به قانون اساسی دموکراتیک و تاریخ چگونگی شکل گیری مذاکرات رژیم سفید پوست آپارتاید با رهبر جنبش ضد آپارتاید و کنگره ملی آفریقا را مطالعه کرد. به گمان وی قطعا دلائل سیاسی و استراتژیکی که زیر بنای ایجاد کمیسیون حقیقت و آشتی در سال ۱۹۹۵ بود، در تصمیم اخیر دادگستری آفریقای جنوبی نسبت به آزادی فرمانده جوخه مرگ که مدت ۲۰ سال زندانی بود، دخالت دارد. کار با تاکید بر این که یکی از لوازم گذار به نظام دموکراتیک، الغای مجازات اعدام است، می گوید "بنابراین نسبت به عفو بسیاری از جنایتکاران که در کمیسیون حقیقت و آشتی اتفاق افتاد، این اقدام چندان عجیب نبود.»
کار در مورد استراتژی "عفو به جای انتقام" و دلیل اتخاذ این سیاست توسط ماندلا می گوید: "این یک استراتژی سیاسی بود که نلسون ماندلا در مقطع تاریخی خاصی آن را مقید به شرایط خاصی انتخاب کرد. به گفته خودش در زمانی که به مذاکره تن داد، به این تشخیص رسیده بود که ابزار مبارزه باید متناسب با شرایط مبارزه انتخاب شود. او که مبارزات خشونت بار را سال ها از بیرون و درون زندان رهبری می کرد، در یک لحظه تاریخی به تداوم مبارزه، اما بدون خشونت دستور داد. به این باور رسیده بود که وقتی رژیم آپارتاید دست مذاکره دراز کرده است، رفتار صلح آمیز به جای یک سلاح برنده بهتر کار می کند. تداوم خشونت، با ذات و طبیعت مذاکره همخوانی ندارد و انسجام ملی پس از آن را به خطر می اندازد. به عبارت دیگر او و همفکرانش به این نتیجه رسیده بودند که مهمترین دستاورد گذار که قانون اساسی دموکراتیک است در امواج انتقامجوئی سیاه از سفید به کلی متلاشی می شود.»
به گفته کار، « رهبران گذار مسالمت آمیز بر این نظر پایبند بودند که قوه قضائیه در یک نظام دموکراتیک اگر در جریان گذار، محل انتقامجوئی شود، نمی تواند استقلال داشته باشد. در این صورت قوه قضائیه به نام گذار و انقلاب، فقط کشتار را توجیه می کند و تبدیل به مکانی امن برای جنایتکارانی خواهد شد که چیزی از استقلال برای قوه قضائیه باقی نخواهند گذاشت."
مهر انگیز کار ریشه تصمیم کمیسیون عفو و آشتی ملی را میراث سیاسی نلسون ماندلا دانسته و معتقد است که هرچند نظام مبتنی بر قانون اساسی دموکراتیک که اکثریت سیاه پوست در آن رای می دهند و زمامداری می کنند، نظامی فاسد است و نتوانسته است از نظر اقتصادی به توده های محروم این کشور، رفاه و آسایش و امنیت دهد اما این ضعف و فساد مدیریتی حاکم بر نظام سیاسی موجود چیزی از اهمیت تاریخی رهبری خردمندانه نلسون ماندلا و همراهانش نمی کاهد.
زیرا به اعتقاد وی "ماندلا با توجه به تمامی جوانب شرایط داخلی و بین المللی و به بهای تحمل ۲۷ سال زندان، پیروزی بر آپارتاید را با شیوه های بی خشونت در تاریخ تحولات خونبار سیاسی جهان همچون یک استثنا بر قاعده ثبت کرد. او برای حفظ انسجام ملی پس از گذار دغدغه خاطر داشت و نمی خواست گذار را به خون آلوده کند و قوه قضائیه بر آمده از قانون اساسی دموکراتیک را جولانگاه انتقامجوئی باندها و دستجاتی نماید که به نام گذار، آدم می کشند و از نهادهای دموکراتیک بر آمده از گذار، باج خواهی می کنند. از طرفی مذاکرات با رژیم آپارتاید و جلب حمایت دولت های غربی موکول به آن بود که اطمینان خاطری داشته باشند که پیروزی با حداقل هزینه برای سفیدها ممکن می شود. کنگره ملی آفریقا در دوران تبعید با این نگرانی دولت های غربی به خوبی آشنا شده بود. بنابراین فقط با یک مدیریت اعجازگر، گذار با حداقل هزینه ممکن می شد.»
کار درباره شخصیت ماندلا می گوید: « ماندلا سابقه مبارزاتی طولانی داشت و حتی در زندان زبان سفیدهای آفریقای جنوبی را آموخته بود، در این مرحله از تاریخ، نقشی بی نظیر بازی کرد و ادبیاتی به جهان پیشکش کرد که تحت عنوان گذار مسالمت آمیز به نام او ثبت شد. مهار خشم تاریخی اکثریت سیاه پوست بیش از ۹۰ درصدی جمعیت، کار آسانی نبود و جهان این تجربه درخشان را مدیون او و همکاران و همفکرانش است.»
مهر انگیز کار در مورد بازتاب اجتماعی حکم دی کوک و این که چرا به نظر وی زمان و محل عفو وی افشا نخواهد شد، می گوید: "اکثریت در جامعه آفریقای جنوبی به شدت درگیر مشکلات اولیه معیشتی است. هنوز مسکن مناسب ندارد. آموزش و پرورش مناسب ندارد. بیکاری بیداد می کند. ناامنی بیداد می کند. در این شرایط آنها معتقدند این بار در دام یک حکومت همرنگ خودشان که آپارتاید اقتصادی را پاسداری می کنند، افتاده اند. مردم ظرفیت مبارزاتی خود را در یک نبرد بزرگ و تاریخی از کف داده اند. گروه های رادیکال به هر حال زیر پوست آفریقای جنوبی حضور دارند. حتما وزیر دادگستری و کل حاکمیت امروز از یک رویداد انتقامجویانه که منجر به شورش های ضد سفید بشود و نتوانند آن را کنترل کنند، به شدت می ترسند. این حاکمیت از حمایت غرب بهره مند است و مبادله مالی و دانشگاهی با غرب دارد. غرب به امنیت سفیدها و مصونیت آنها از خطرات جانی و مالی بسیار اهمیت می دهد. از ابتدا هم کنگره ملی در تبعید آفریقا که فرصت نشست و برخاست با مدیران سیاسی غرب را به دست آورده بود، حفظ امنیت جانی و مالی سفیدها و گذار با کمترین هزینه را پیشنهاد می کرد و شاید حمایت غرب اساسا موکول به این درجه از اطمینان خاطر نسبت به اقلیت سفید بود که آفریقای جنوبی را پس از سالیان سال که در آن تجارت کرده و زیسته اند، سرزمین خود می دانند. دستگاه قضائی کشور البته از میزان نارضایتی اکثریت آگاه است و نمی خواهد پوسته امنیت خراش بردارد. از آن چه ممکن است در پی آن بیاید می ترسد."
این حقوقدان در مورد این که چرا در آن زمان دی کوک عفو نشده و در اختیار دادگستری و دادگاه قرار گرفت، می گوید "در مورد این شخص خاص اطلاعات دقیق ندارم. فقط یادآور می شوم که تعداد کمی از متهمان، اقرار به جنایات کرده اند، اما به رفتار خود وجاهت داده و اعلام داشته اند ضروری و در تناسب با نظام آپارتاید بوده. آنها حتی در حضور قربانیان و بازماندگان سوگوار، حاضر نشده اند از حمایت از آپارتاید دست بردارند و به آن وفادار باقی مانده اند. این پرونده ها را از کمیسیون به دادگاه های صالحه فرستاده اند و هنوز تعدادی از این خشونت ورزان در زندان به سر می برند. به احتمال زیاد آقای دی کوک باید یکی از جنایتکارانی باشد که ابراز ندامت نکرده است. بنابراین بخشش حساب و کتابی داشته است. فلسفه ای پشتوانه آن بوده. شفای خاطر و تسکین قربانیان و بازماندگان حاضر در جلسه، لحظه ای فراموش نشده است. وقتی شعاری به موضوع پرداخته می شود، تصوری به وجود می آید که گویا نلسون ماندلا مثل دیکتاتورهائی که می شناسیم فرمان عفو صادر کرده است. چنین نبوده. مکانیسم عفو، خردمندانه و همه جانبه انتخاب شده و فرصتی ایجاد کرده اند تا خشونت ورزان در برابر خشونت دیده ها و خانواده های سوگوار آنان وجدان شان بیدار بشود. آنها که رفتار خود را توجیه کرده اند با پرونده ای کامل به دادگاه ها اعزام شده اند و مسیر قضائی را پیموده اند. چوبه دار و جوخه های تیرباران در کار نبوده است. به زبان فرهنگ عامیانه ما خون را با خون نشسته اند. خون را با آب شسته اند."
مهر انگیز کار در مورد امکان و احتمال تشکیل چنین کمیته و روندی در ارتباط با ایران و به خصوص در مورد کشتارهای دهه شصت می گوید "عجالتا بوئی از رهبری خردمندانه از درون نظام حکومتی ایران به مشام نمی رسد و حکومت همچنان توجیه گر رفتارهای خشونت بار خود با منتقدین و مخالفان خود است و آن را ادامه می دهد. نمی توان پیش بینی کرد که ایران به چه سمتی می رود. ایران کشور رویدادهای غیرمنتظره است و مردم هم حکومت های خود را در لحظه ای که حکومت انتظارش را ندارد غافلگیر می کنند. ولی به نظر من نمی شود برای تحولات سیاسی در ایران، آفریقای جنوبی را الگو قرار داد. در هر کشور اگر قرار باشد گذار مسالمت آمیز صورت بگیرد، باید برنامه ریزی ها با شرایط آن کشور همخوانی داشته و دقیق طراحی شود. بعد از آن هم باید مکانیسم های قابل اجرا برای گذار از انتقامجوئی انتخاب شود. این خواسته، ابزار و لوازم و شرایطی می طلبد که من آن را در جبین ایران نمی بینم. امیدوارم اشتباه کنم. ما نه کنگره ملی داریم که درون و بیرون را به صورت هماهنگ به هم متصل کند و یک هدف مشترک مثل الغای آپارتاید را در دستور کار داشته باشد، نه نلسون ماندلائی داریم که از درون و بیرون زندان جنبش را رهبری کند و مورد تایید بیش از ۹۰ در صد از جمعیت کشور هم باشد و بسیاری دیگر از تفاوت ها که شرح آن این جا میسر نیست و تفاوت های مهمی است که بر شباهت های دو کشور می چربد.»
http://iranwire.com/features/7108/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر