۱۳۹۴ شهریور ۱۶, دوشنبه

گزارشم در مورد طرح اصلاح ماده ۹۸۰ قانون مدنی جهت تسهیل اعطای تابعیت به رزمندگان، ایثارگران و نخبگان غیرایرانی



جمعه 04 سپتامبر 2015 نرگس توسلیان

خانواده افغان های کشته شده در سوریه در انتظار تصمیم مجلس ایران

«جعفر» 23 ساله، تبعه افغان و شیعه است. او در حاشیه شهر قم زندگی می کند و ماه ها است در سوگ برادر بزرگ تر خود نشسته است. «محمد» در سوریه کشته شد. درباره این که چرا محمد به سوریه رفت، توضیحی نمی دهد، فقط می گوید: «رفته است دیگر.»

همین جواب کوتاه هم غنیمت است. مدت ها طول کشید او را قانع کنم به سوال های من پاسخ دهد. می گوید: «الان ما در یک وضعیت بلاتکلیف هستیم. رهبری گفته اند به خانواده شهدای افغان توجه شود اما این ها کاری نمی کنند.»
علاوه بر اظهارنظر علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی درباره لزوم حمایت دولت ایران از خانواده افغان هایی که در سوریه کشته شدند، ۲۲ دی ماه سال ۱۳۹۳ طرحی با عنوان «اصلاح ماده ۹۸۰ قانون مدنی جهت تسهیل اعطای تابعیت به رزمندگان، ایثارگران و نخبگان غیرایرانی» در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی مطرح و به امضای ۲۰ تن از نمایندگان رسید.

بر اساس مفاد این طرح، طرح اعطای تابعیت ایرانی به افرادی که با حکومت ایران همکاری نظامی داشته اند و یا دارند، تسهیل خواهد شد. طراحان در مقدمه طرح، دلایل توجیهی خود را چنین عنوان کرده اند: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عده ای از مردم مسلمان غیر ایرانی جهت خدمت و حفاظت از این انقلاب الهی در جبهه های حق علیه باطل در مرزهای جمهوری اسلامی ایران با سایر نقاط جهان به دفاع از کیان اسلامی پرداخته اند و احیانا مجروح یا جانباز شده اند. هم‌چنین بعضی از دانشمندان مسلمان و نخبگان علمی خواهان مهاجرت به جمهوری اسلامی و خدمت به مردم انقلاب اسلامی ایران هستند. از آن جا که ماده ۹۸۰ "قانون مدنی" تابعیت ایرانی را مشروط به تصویب هیات وزیران کرده است و هیات وزیران به دلیل مشکلات کاری تشکیل نمی شود، عملا این درخواست محقق نشده و موجب یاس دوست‌داران انقلاب اسلامی از گرفتن تابعیت شده است. لذا لازم است ماده فوق الذکر اصلاح شود تا دادن تابعیت به ایثارگران، رزمندگان و نخبگان غیر ایرانی تسهیل گردد.»

عبارت «یاس دوست‌داران انقلاب اسلامی» احتمالا خانواده هایی چون جعفر و مادرش را مدنظر قرار دارد: «بله، ما ایران را دوست داریم. ما شیعه هستیم. آمدیم این جا زندگی کنیم و کار کنیم. خیلی سختی کشیدیم. در قم خیلی هم کار کردیم.»
اما  ماده ۹۸۰ قانون مدنی که نمایندگان مجلس به آن استناد کرده اند، چیست؟ در این ماده آمده است: «کسانی که به امور عام المنفعه ایران خدمت و یا مساعدت شایانی کرده باشند و هم‎چنین اشخاصی که دارای عیال ایرانی هستند و از او اولاد دارند و یا دارای مقامات عالی علمی و متخصص در امورعام المنفعه می باشند و تقاضای ورود به تابعیت دولت جمهوری اسلامی را می‌نمایند، در صورتی که دولت ورود آن‌ها را به تابعیت دولت جمهوری اسلامی ایران صلاح بداند، بدون رعایت شرط اقامت ممکن است با تصویب هیات وزیران به تابعیت ایران قبول شوند.»

جعفر از ماده ۹۸۰ قانون مدنی خبر ندارد ولی می گوید:«ما برای ایرانی ها خیلی کار کردیم. الان هم که برادرم کشته شده، پس خدمت کرده ایم دیگر و باید شامل این قانون بشویم.»
البته با قانون جدید، مشکل آن ها حداقل روی کاغذ حل می شود. نمایندگان ذیل ماده ۹۸۰ قانون مدنی، ماده واحده ای با پنج تبصره اضافه کرده اند:«اشخاص غیر ایرانی که در جبهه ها و مرزهای جمهوری اسلامی ایران و هر نقطه ای از جهان مجاهده نموده اند یا نخبگانی که خواهان خدمت در جمهوری اسلامی هستند و متقاضی تابعیت جمهوری اسلامی ایران هستند، صلاحیت آن ها در کمیته اعطای تابعیت به ایثارگران و نخبگان غیرایرانی متقاضی مورد برسی قرار می گیرد.»

رسیدگی به درخواست تابعیت این گروه ها به کمیته ۹نفره ای با عنوان «کمیته اعطای تابعیت به ایثارگران و نخبگان ایرانی» واگذار شده است.
مرکز پژوهش های مجلس ایران در گزارشی که اواخر تیرماه 94 پیرامون این طرح منتشر کرده، به چند نکته مهم اشاره کرده است؛ اولین نکته این که درخواست این افراد برای گرفتن تابعیت توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بررسی شود. علت این امر، این گونه نوشته شده است: «برای این که احراز ماموریت آنان تحت امر آن نهاد بوده است.»

این عبارت به روشنی نشان می دهد که در حال حاضر سامان‎دهی و اعزام نیروهای افغان به سوریه توسط سپاه پاسداران انجام می شود. مرکز پژوهش های مجلس هم‌چنین پیشنهاداتی در ارتباط با طرح مذکور ارایه کرده است: پیشنهاداتی هم چون شمول گروه ها دیگری هم چون خانواده شهدای غیر ایرانی و همکاران ویژه (اطلاعاتی) با نهادهای انقلابی در طرح مذکور. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داده است که این ماده واحده از ذیل ماده ۹۸۰ قانون مدنی خارج شده و به صورت یک قانون مستقل به تصویب برسد.
 
از جعفر می پرسم که پرونده آن ها را کجا بررسی می کند؟ می گوید: «رفتیم استانداری و "بنیاد شهید" ولی اصل کار گفتند دست سپاه است. آن ها هم گفتند بروید بنیاد شهید. ما این وسط گرفتار شده ایم. البته یک خانمی گفت قانون دارد تصویب می شود ولی آمدیم قانون سه سال دیگر تصویب شد یا 10 سال دیگر، ما هیچ حمایتی نباید بشویم در این مدت؟ برویم بمیریم؟»

«شیرین عبادی»، حقوق‌دان و برنده جایزه صلح نوبل در مورد علت طرح این اصلاحیه در مجلس می گوید: «سال ها قبل و پس از حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان، حکومت جمهوری اسلامی ایران درهای خود را به روی افغان ها باز کرد و با طرح این مساله که اسلام مرز نمی شناسد، افغان ها را به ایران راه داد. در آن سال ها حدود چهار ملیون افغان به ایران آمدند اما تنها حدود 10 درصد آن ها توانستند پناهندگی و به دنبال آن، اقامت قانونی در ایران کسب کنند و بقیه تبدیل به کارگرانی شدند که برای امرار معاش خود مجبور به انجام کارهایی با دستمزدی بسیار پایین تر از یک کارگر ایرانی بودند. در آن سال ها ایران درگیر جنگی هشت ساله با دولت عراق بود و طبیعتا احتیاج به نیروی کار ارزان تر داشت. وجود افغان هایی که با حداقل دستمزد مجبور به کار کردن بودند، این نیاز را برطرف می کرد. پس از قیام های مردمی در کشورهای عربی، بعد از آن که دولت ایران شروع به مداخله در کشورهای همسایه، از جمله عراق و سوریه کرد، دولت برای اهداف سیاسی که دنبال آن بود، در ابتدا نیروی نظامی اعزام کرد. اما چون تعداد تلفات نیروی نظامی بالا رفت و از سوی دیگر، دولت ایران مایل نبود که رسما و علنا متهم به مداخله نظامی در سوریه و عراق شود، از وجود افغان هایی که به صورت غیر قانونی از سال ها قبل در ایران زندگی می کردند استفاده کرد و برای این که آن ها را تشویق به حضور در جبهه های جنگ کند، به آن ها وعده اعطای اقامت قانونی داد.»

عبادی هم چنان استفاده از عنوان «نخبگان» در کنار «رزمندگان» را تلاشی در جهت پنهان کردن هدف نهایی طرح دانسته و می گوید: «اکثریت اعضا این کمیته از نمایندگان مجامع علمی ایرانی نیستند که حق بررسی چنین درخواستی را داشته باشند. ضمن آن که متاسفانه طبق آمار یونسکو، ایران بیش ترین درصد فرار مغزها را داشته است؛ یعنی شرایط علمی، دانشگاهی و سیاسی کشور ایران به گونه ای است که نخبگان و مغزهای فرهنگی مجبور به ترک کشور شده اند. حال در چنین شرایطی، کدام نخبه علمی می تواند جذب ایران شود؟»

«موسی برزین خلیفه لو»، حقوق‎دان نیز معتقد است این طرح در صورت تصویب، تبعات منفی به همراه خواهد داشت: «بسیاری از دولت ها با توجه به سیاست های کلی و با در نظر گرفتن منافع اقتصادی، علمی، سیاسی و یا اجتماعی خود، چگونگی اعطای تابعیت به اتباع خارجی را تنظیم می کنند. حکومت ایران قصد دارد به وابستگان نظامی غیر ایرانی خود و یا به افراد غیرایرانی که با حکومت ایران ارتباط اطلاعاتی دارند، نوعی امتیاز داده و گرفتن تابعیت ایرانی را برای آن ها تسهیل کند. این امر نشان می دهد که افراد غیر ایرانی که در راستای اهداف ایدئولوژیکی حکومت ایران در منطقه فعالیت نظامی و یا اطلاعاتی دارند، برای حکومت با اهمیت هستند. در سال های اخیر تعداد افراد غیرایرانی که با ارگان هایی هم‎چون سپاه فعالیت می کنند، افزایش یافته است.

حکومت از یک طرف نخبگان علمی و منتقدان سیاسی ایرانی را مجبور به ترک ایران می کند و از سوی دیگر، پناهگاهی امن برای غیرایرانیان وابسته به حکومت خود تدارک می بیند.»

جعفر درباره شغل برادرش توضیح نمی دهد، تنها می گوید او وابسته به دستگاه اطلاعاتی یا سپاه نبوده است: «یک آدم عادی بود که داشت این جا کار می کرد، گفتیم برود آن جا کار کند. ما فکر نمی کردیم اگر برود، شهید می شود. خودش هم فکر نمی کرد. می گفت مدتی می روم و بر می گردم ولی خب، این طوری شد. سرنوشت ما هم که این طور. کلا ما بدبخت بوده ایم این جا. پدرم هم این جا تلف شد، حالا نوبت ما است.»

http://iranwire.com/features/7988/

هیچ نظری موجود نیست: