۱۳۹۳ آذر ۴, سه‌شنبه

My Interview with Betsy Kawamura, a survivor and a human rights activist and the founder and director of ‪‎Womer4NonViolence‬ on the occasion of the International Day for the ‪Elimination‬ of ‪‎Violence‬ against ‪‎Women‬





سه شنبه 25 نوامبر 2014 نرگس توسلیان

گفت و گو با یک فعال زن ژاپنی: خانواده ام گفتند ماجرای تجاوز سرباز آمریکایی را فراموش کن

اولین بار در یکی از کنفرانس های مربوط به خشونت علیه زنان با بتسی کاوامورا، یکی از فعالین مبارزه با خشونت علیه زنان آشنا شدم. او که اکنون فوق لیسانس مدیریت بازرگانی دارد، در نوجوانی قربانی خشونت جنسی بوده و بعد از ٢٠ سال تحمل آسیب های روحی فراوان، بالاخره تصمیم می گیرد که با فرهنگ سکوت و مقصر دانستن و شرمسار ساختن قربانی، مبارزه کند. بتسی از سال ٢٠٠٠ به طور تمام وقت در راه مبارزه با خشونت جنسیتی فعالیت کرده و چند سالی است که موسسه ای تحت عنوان Women4Nonviolence را با هدف توانمند سازی قربانيان خشونت هاي جنسيتی (به ویژه زنان کره شمالی) راه اندازی کرده است. بتسی به پاس تلاش های خود در راه مبارزه با خشونت جنسیتی و کمک به بازماندگان خشونت های جنسیتی (به ویژه زنان کرده شمالی) جایزه CFI Hero Award را دریافت کرده است.

برای شروع بپردازیم به انگیزه شما برای فعالیت در زمینه مبارزه با خشونت های جنسیتی...
من تجربه اذیت و آزار جنسی را در نوجوانی داشته ام. در دهه ١٩٧٠ و در زمان جنگ ویتنام به همراه  خانواده ام در جزیره اوکیناوا در جنوب ژاپن - که محلی برای تعلیم سربازان آمریکایی عازم به جنگ ویتنام بود - زندگی می کردم. ١٢ ساله بودم که روزی در راه بازگشت از مدرسه به خانه توسط سربازی آمریکایی مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفتم. این آزارها تا هنگامی که در آن محل سکونت داشتیم، ادامه پیدا کرد. تا چند سال بعد درباره این ماجرا با کسی حرفی نزدم، وقتی که بالاخره تصمیم گرفتم با خانواده ام در این مورد صحبت کنم. تنها حرفی که آن موقع به من زدند این بود که بهتر است این اتفاق را فراموش کنم و به چیزهای بهتری فکر کنم. دو دهه بعد از آن واقعه با گروهی از خبرنگاران و فعالینی آشنا شدم که در زمینه کمک به افرادی که از کره شمالی قاچاق شده و مورد شکنجه و سو استفاده قرار گرفته بودند، فعالیت می کردند. بعد از آن در توکیو در کنفرانسی شرکت کردم که در آن پناهجویانی که در راه فرار از کره شمالی قربانی قاچاق انسان قرار گرفته بودند، خاطرات خود را تعریف می کردند. روایت های این پناه جویان، من را به یاد تجربه شخصی خودم انداخت. در آن زمان زنان اوکیناوا قدرت آن را نداشتند که مجرمین را به پای میز محاکمه بکشانند. بنابراین تصمیم گرفتم که صدای آنان باشم. آن موقع بود که به این نتیجه رسیدم که قربانیان چنین فجایعی نیازمند حمایت گسترده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای توانمند ساحتن خودشان هستند.

الان در موسسه تان هم توانمندسازی زنان را دنبال می کنید؟
بله موسسه در سال  ٢٠١٢ افتتاح  گردید ولی من از سال ٢٠٠٠ به طور تمام وقت در زمینه مبارزه با خشونت جنسیتی فعالیت کرده ام. هدف موسسه این است که شبکه ای بین قربانیان و نجات یافتگان خشونت جنسیتی ( به ویژه زنان کره شمالی) و گروه های فعال در این زمینه برای اجرای قطعنامه ١٣٢٥ شورای امنیت سازمان ملل ایجاد کند و از طریق آگاهی رسانی در سطح جامعه و هم چنین مذاکره با دولت ها و نظامیان با خشونت های جنسیتی مبازره کند. در طول این سال ها، فکر می کنم که توانسته ام تا حدی در زمینه خشونت های مبتنی بر جنسیت اطلاع رسانی کنم. البته در این راه کمک قربانیانی و بازماندگانی که از تجربیاتشان سخن گفتند و نیز خبرنگارانی که این موضوعات را پوشش داده اند بسیار موثر بود. هم چنین تلاش های موسسات و نهادهای مردمی که به قربانیان این گونه خشونت ها کمک می کنند بسیار با ارزش است.


به قطعنامه ١٣٢٥ شوراي امنيت سازمان ملل متحد اشاره کردید، می شود در این باره بیشتر توضیح دهید؟
قطعنامه ١٣٢٥ شوراي امنيت سازمان ملل در تاریخ ٣١ اکتبر سال ٢٠٠٠ با هدف ترويج برابري جنسيتي و حمايت از دختران و زنان در چارچوب ايجاد صلح به تصويب رسيد. این قطع نامه از کشورهای عضو می خواهد شرایطی را فراهم سازند تا زنان در نهادها و مکانيسمهای ملی، منطقه ای و بين المللی جهت جلوگيری، حل و آشتی منازعات در همه عرصه های تصميمگيری بيشتر از این حضور داشته باشند. این قطع نامه همچنین به دبير کل سازمان ملل پيشنهاد می کند تا طرح اقدام استراتژیک خود را (A/٤٩/۵٨٧) که در آن خواستار مشارکت بيشتر زنان در جایگاه های تصميمگيری در پروسه حل منازعات و صلح شده را به اجرا در آورد و از همه طرفين درگير در منازعات مسلحانه می خواهد، اقدامات ویژه ای را برای حفاظت از زنان و دختران در برابر خشونت جنسیتی به عمل آورند. این قطع نامه هم چنان تاکيد می کند که همه کشورها موظف هستند تا به مصونیت عاملین کشتارهای جمعی، جنایت عليه بشریت و جنایات جنگی خاتمه داده و هم چنين هر نوع خشونت جنسی و دیگر اشکال خشونت عليه زنان و دختران را مورد تعقيب کیفری قرار دهند.


به نظر شما، بزرگترین مشکل در راه مبارزه علیه خشونت های جنسیتی چیست؟
آن چیزی است که من اسمش را گذاشته ام نابینایی و ناشنوایی سیاسی توسط حکومت ها و این که حکومت ها مایل نیستند که قبول کنند که  نقض حقوق بشر رخ می دهد. همچنین درک نادرست توسط جامعه در زمینه قربانیان خشونت جنسیتی هم بسیار مساله ساز است و باعث افسردگی و دلسردی قربانیان می شود. نکته دیگری که نباید فراموش شود فقدان امنیت اقتصادی است که از دیگر عوامل رنج و آزار قربانی/بازماندگان خشونت های جنسیتی است.


در سال های اخیر، تعداد زیادی از خبرنگاران و فعالان حقوق بشر در این زمینه در حال فعالیت هستند، به نظرتان چقدر این فعالیت ها هدفمند و موثر بوده است؟
من فکر می کنم پیشرفت یک مفهوم نسبی است. من تا به حال بارها از خودم پرسیده ام که آیا تعداد مدافعان حقوق بشر و هم چنین خبرنگاران و محققانی که در این زمینه فعالیت کرده اند باعث کم شدن تعداد قربانیان یا بهبود اوضاع شده است؟ جواب این سؤالات را واقعا نمی دانم. من فکر می کنم که در زمینه قربانیان ناشی از خشونت های جنسیتی تعداد قربانیان کاهش نیافته است. جنگ ها هنوز به وقوع می پیوندند و خشونت های جنسیتی نیز هم چنان ادامه دارد. اما من به قدرت رسانه باور دارم زیرا اگر قدرت رسانه نبود در جاهایی مانند سری لانکا و کره شمالی امیدی برای بهبود وضعیت حقوق بشر نبود. در حال حاضر تعدادی قطعنامه با هدف کمک به وضعیت اسفبار زنان در مناطق جنگ زده جهان به تصویب رسیده است اما از آنجا که بسیاری ازآن ها (مانند قطع نامه ١٣٢٥) قانونا الزام آور نیستند، چندان موثر واقع نشده اند. ساختار شورای سازمان ملل و رویه دادگاه کیفری بین المللی نیز بی نقض نیست و اجازه مصونیت از مجازات را به مرتکبین جنایات جنسیتی می دهد.
 http://iranwire.com/features/6837/

هیچ نظری موجود نیست: