۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

همسفر

دیشب خوابشو دیدم . میگفت : " به پدر نهال بگید اگه دو نفر با هم راهی را شروع کردند و بعد میانه راه ، یک دفعه بارون گرفت، یا هر دوشون با هم خیس میشند یا این که یک چتری یا سر پناهی پیدا میکنند و باز هر دوشون باهم میرند زیرش . اصلا چرا به پدر نهال فقط ، به همه مردم شهر بگید..." لینک وبلاگ نهال ( لحظه های محتضر) : http://nahal53.blogfa.com/ این هم ادعاهای پدرش در مصاحبه با مسیح که ویدئو اش را این جا گذاشتم . پ.ن. میدونم از این اتفاق و این مصاحبه، چند هفته ای میگذره ولی من تازه دیشب خوابش را دیدم

هیچ نظری موجود نیست: