۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

یک سوال و هزار دلشوره


.
پایان آخرین سکانس فیلم ' بیست انگشت' ، آن جا که زن به مرد می گوید " آنقدر مرا از زن بودنم متنفر کردی که ناچار شدم  با مریم بخوابم "، خود می تواند آغازگر فصلی جدید باشد و باز تکرار همان سؤال بحث برانگیز همیشگی که همجنس گرایی، آیا ذاتی و نوعی گرایش جنسی است که  از بدو تولد همراه آدمی است یا  اکتسابی و حاصل نوعی انتخاب است برای مقابله با روابط درون قدرت  نظام مردسالارانه حاکم بر آن فرد که لابد راه دیگری برای مبازره با آن نیافته است.
 حدودا دو سال پیش بود که همین سوال در یکی از برنامه های دیگر بی بی سی فارسی ( پرگار) مطرح شد " همجنس گرایی ژنتیکی است یا اکتسابی؟" پنلیست اول (ساقی قهرمان) عنوان می کرد که همجنسگرایی ذاتی است و گرایشی است که از بدو تولد همراه آدمی است مثل رنگ چشم و رنگ مو، پنلیست دیگر( شادی امین) اما، عنوان می کرد که هم جنسگرایی می تواند اکتسابی و امری  انتخابی  باشد . هر دو پنلیست مثال ها و دلایل مختلفی برای ادعا هایشان در طول برنامه آوردند . مثل خیلی از میزگرد های پرگار بحث پرچالشی شده بود ، نه فقط در خود برنامه  بلکه حتی بعد از برنامه در بین بسیاری از مردم عادی و فعالین حقوق بشر.
بسیاری موافق مطرح کردن هر دو دیدگاه و به طورکلی صحبت از همجنس گرایی بودند  و آن را قدمی مثبت در شکستن تابوی همجنس گرایی می دانستند .
برخی از فعالینی که در ایران کار می کردند [ یا سابقه کار در ایران را داشتند  یا هم چنان با خانواده های ایرانی سر و کله می زنند]، اما عنوان می کردند که طرح این مساله که همجنس گرایی امری انتخابی است ، تمام رشته هایشان را پنبه کرده است، چون که تا به حال تمام سعی اشان را بر این گذشته اند که به پدر و مادرهای ایرانی [ سنتی] بفهمانند که همجنسگرایی به معنای تنوع طلبی نیست تنها یک گرایش جنسی است و طرد یا سرزنش فرزندانشان  به خاطرهمجنسگرایی مثل طرد فرزندانشان به خاطر تیره بودن پوست و روشن بودن رنگ چشم است. مگر دست خودشان بوده است که مو بور و چشم آبی یا سیاه پوست به دنیا بیایند ؟ حتی مادر پدرهای قشر مذهبی را با این استدلال که دخالت در کار خدواند جایز نیست و این که اگر همجنس گرایی امر مذمومی بود خداوند  ده در صد افراد هر جامعه را همجنس گرا خلق نمی کرد،  قانع کرده بودند . خلاصه که این دوستان گله داشتند از زمین و زمان : ازپنلیستی که عنوان می کرد که هم جنسگرایی یک انتخاب است، تا تهیه کننده برنامه  که برنامه اتان زیادی الیت گرا شده است و دیگر به درد جامعه ایران نمی خورد . هر چقدر هم که طرح این مساله برای اقلیت روشن فکر جامعه مفید باشد، به همان اندازه هم برای عموم همجنسگرایان ایرانی ، که از نعمت داشتن خانواده ای روشنفکر محروم اند، خطرناک است.خودم به شخصه سعی کردم به این دوستان بفهمانم که آزادی بیان یعنی بیان هر دو نظر . مخصوصا که بر هر حال هر دو پنلیست ، در جایگاهی قرار داشتند که در این زمینه اظهار نظر کنند، ولی فایده ای نکرد که نکرد، از زمین و زمان گله می کردند که رشته هایش پنبه شده است . نمی دانم ،هر چند که مدافع آزادی بیان و عدم  سانسور به بهانه " مصلحت " هستم،  ولی ته دلم هم آشفتگی اشان را درک می کنم [ هر چند که الزاما جانب حق را به آنها نمی دهم ]
 دیشب در برنامه آپارات بی بی سی فارسی ، در فیلم مانیا اکبری ، زنی را دیدیم عاصی از رفتارهای کنترل گر همسرش که  راه حل را درمقابله با خشونت همسر و بازیافتن اعتماد به نفس از دست رفته دربرقراری رابطه با دوست هم جنس اش میبند و با خوش حالی اعلام میکند که از این برتری در قدرت یا حد اقل برابری در قدرت لذت می برد... " فیلم همینجا به پایان میرسد ولابد دوباره همان دلشوره قدیمی  به سراغ همان فعالین می رود..

پ.ن- عکس از صفحه فیس بوک آپارات و حسن صلح جو.

۱ نظر:

گمنامیان گفت...

نرگس گرامی،

آزادی بیان، هیچ قید و شرطی بر نمی دارد، آزادی بیان حقی است که با هر انسانی زاده می شود و هیچ دلیلی، به دیگران حق نمی دهد آزادی بیان را زیر پا بگذارند.

اینکه در کوتاه مدت، گفتن فلان مطلب، باعث می شود که ضرری رسانده شود و یا کسی از یک گفته سو استفاده کند، بهانه و مستمسک نمی شود که کسی آزادی بیان را زیر پا بگذارد و تیغ سانسور به دست گیرد.

درباره برنامه بی بی سی که مثال خوبی زدی، باید این نکته را بگویم که آزادی بیان وقتی اثر مثبت خودش را در جامعه می گذارد که به صورت مقطعی، به آن پرداخته نشود.

این کار بی بی سی که مثلا بیاید و در مدت کوتاهی به این موضوع بپردازد و بعد برود پی کارش، هیچ نشانی از آزادی بیان ندارد...! مثلا در همین موضوع همجنس گرایی یا دگرباشان، باید بی بی سی به صورت مداوم، جلسات اینچنینی برگزار کند. اگر چنین جلساتی باشد، طبیغی است نتیجه بحث آزاد، به نفع جامعه خواهد بود.

ختم کلام این است، آزادی بیان و آزادی اندیشه، در نهایت بهترین نتیجه و محصول را برای جامعه به همراه دارند، و حتی اگر در کوتاه مدت، ضرر کوچکی بزنند،ا ما در دراز مدت، اثرات بسیار بهتری دارند.

به عنوان مثال می گویم:
شاید افشای یک موضوع خاص توسط یک روزنامه نگار در زمان جنگ، باعث شود که به مردم جامعه ضرر زده شود، اما ایا این به ما بهانه می دهد که آزادی بیان را محدود کنیم؟!

البته که خیر، آزادی بیان در همان جامعه، حافظ دمکراسی است و باعث می شود جلوی فساد سیاستمداران گرفته شود و شایسته سالاری در جامعه شکل بگیرد و جامعه به بهترین نحو اداره شود...!


مهر بسیار
گمنامیان